چی آپگرید شد سیستم پکید؟!

یک اسکریپت هست به نام wat (Wat dafuq did I do?) که میاد از لاگ پکمن به ما میگه کدوم پکیج ها اخیرا آپگرید شدند. این طوری میشه حدس زد بعد از آپگرید کدوم پکیج‌ها ممکنه اتفاقی افتاده باشه!

طبق صفحه ویکی این اسکریپت، میتونید اون رو یک جا ذخیره کنید و اجراش کنید. و میتونید با AUR پکیج wat-git رو در آرچ نصب کنید.

برای استفاده کافیه دستور wat رو اجرا کنید. میتونید متغیر هم بهش بدید. مثلا:

$ wat

پکیج های آپدیت شده در آخرین بروزرسانی رو میگه.

$ wat 3

پکیج های آپدیت شده از ۳ تا بروزرسانی اخیر رو میگه.

$ wat 7 4

پکیج های آپدیت شده بین هفتمین تا چهارمین بروز رسانی رو میگه.

اگر از سوییچ -i استفاد کنید، پکیج هایی که نصب شدند (نه آپدیت) رو نشون میده. مثلا:

$ wat -i 3

مونت خودکار پارتیشن های سیستمی در لینوکس

توجه: اقدامات زیر ممکنه باعث بشه سیستم شما موقتا بوت نشه. بنابراین با دقت کامل و با جست و جوی بیشتر در این مورد، عمل بفرمایید.

systemd میتونه بدون نیاز به فایل fstab پارتیشن ها رو مونت کنه. قبلا توضیح دادم چطوری. اما در این پست میخوام بگم systemd با استفاده از systemd-gpt-auto-generator میتونه پارتیشن های سیستمی رو بدون اینکه ما دخالتی داشته باشیم و حتی یونیت برای اونها بسازیم، مونت کنه. البته به شرطی که شما از هوک systemd در ساخت ایمیج کرنل استفاده کرده باشید.

منظور از پارتیشن های سیستمی یعنی پارتیشن روت در / پارتیشن بوت در /boot یا /efi پارتیشن هوم در /home و همچنین پارتیشن های دیگه از جمله /var و var/tmp و... مونت بشن.

توجه: حتما یک نسخه live روی مموری داشته باشید تا اگر با دستکاری های زیر دچار مشکل شدید بتونید قضیه رو حل کنید.

برای این کار اول اینکه باید پارتیشن های شما از نوع GPT باشند تا هر کدوم یک آی دی خاصی که بهشون Partition Type GUID میگن اختصاص داده بشه. در واقع systemd با استفاده از این نوع پارتیشن ها رو مشخص میکنه و اونها رو در جایی که باید، مونت میکنه. با این کار دیگه نیازی به فایل fstab نیست و نیازی هم به اضافه کردن مسیر پارتیشن root در خط کرنل بوت لودر هم نیست.

ادامه مطلب

درایور NTFS موجود در کرنل

سالها برای مونت کردن درایوهای ntfs در لینوکس، باید ntfs-3g رو نصب میکردیم و در متغیرهای مونت، نوع فایل‌سیستم رو ntfs-3g قرار میدادیم. اما از کرنل 5.15 درایور اختصاصی ntfs-3 با قابلیت خواندن و نوشتن در خود کرنل گنجانده شده و دیگه لازم نیست ntfs-3g رو نصب داشته باشیم.

و الان که کرنل در نسخه ۶.۷ بسر میبره، این درایور پیشرفت های زیادی داشته و حتی در مواردی بهتر از ntfs-3g هم عمل میکنه. و متغیرهای جالبی هم برای مونت درایو داره. از جمله:

  • nohidden: فایلها و فولدرهایی که در ویندوز hidden هستند (مثل فولدر system volume information) در لینوکس هم مخفی بمانند.
  • sys_immutable: فایلها و فولدرهایی که در ویندوز سیستمی تلقی میشن و قابل write نیستند، در لینوکس هم همین ویژگی رو داشته باشند.
  • hide_dot_files: فایلها و فولدرهایی که در لینوکس میسازیم و اونها رو با گذاشتن یک نقطه در ابتدای اسمشون مخفی میکنیم، در ویندوز هم hidden شناخته خواهند شد.
  • windows_names: نام فایلها و فولدرهایی که در لینوکس انتخاب میکنیم، با شیوه نام گذاری فایلها در ویندوز مغایرت نداشته باشند.
  • force: وقتی درایو در ویندوز هایبرنیت شده (که قابل مونت با ntfs-3g نیست) با این متغیر قابل مونت میشه.
  • و چند تا چیز مفید دیگه که توصیه میکنم در اینجا در موردش بخونید

کافیه برای استفاده از درایور ntfs کرنل، بجای ntfs-3g از ntfs-3 استفاده کنید و متغیرها رو بر اساس شیوه جدید تنظیم کنید. از هر نوع روشی که برای مونت استفاده میکنید مهم نیست، از دستور مستقیم mount یا فایل fstab یا یونیت های systemd. مثلا برای دستور مستقیم:

# mount -t ntfs-3 -o rw,nodev,noatime,nohidden,windows_names,uid=1000,gid=1000 /dev/sdXX /data/driveC

بعد از اینکه تست کردید و همه چیز اوکی بود، میتونید بسته ntfs-3g رو حذف کنید. اگر یک روزی خواستید از دستور ntfsfix استفاده کنید میبایست بسته ntfsprogs-ntfs3 رو از AUR نصب کنید.

گزینه های پیشفرض mount

شاید تا حالا براتون سوال پیش اومده باشه که در mount کردن درایوها، اون defaults چیه که همه جا هست؟! 

باید بگم که متغیر defaults شامل یک سری متغیرها است که بجای نوشتن همه اونها، شما فقط کافیه defaults رو بنویسید. تا سیستم موقع مونت کردن درایو (مثلا از روی فایل fstab) اون متغیرها رو اعمال کنه.

ما میتونیم این متغیرهای پیشفرض رو طبق سلیقه خودمون تغییر بدیم! برای این کار، کافیه فایل زیر رو یک نگاهی بیندازید:

$ nano /etc/udisks2/mount_options.conf.example

توضیحات فایل گویای خودش هست. شما میتونید برای انواع فایل سیستم (ext4 یا ntfs یا vfat و...) متغیر های پیشفرض خودتون رو تعیین کنید. از فایل نمونه بالا استفاده کنید و فایل نهایی رو بدون پسوند example در همون مسیر ذخیره کنید.

تغییر در مدیریت microcode در Arch

اگر از  Arch Linux استفاده میکنید و برای ساختن ایمیج کرنل از mkinitcpio استفاده میکنید، و همچنین بسته های microcode مربوط به CPU رو هم دارید (اینتل یا AMD) در ورژن ۳۸ از mkinitcpio تغییری در نحوه مدیریت microcode برای ساخت ایمیج کرنل در پروسه بوت اتفاق افتاده که میبایست به اون توجه کنیم. در واقع در ورژن جدید، ایمیج microcode دیگه جدا از ایمیج کرنل نخواهد بود و با هم ادغام میشن. مراحل زیر هنوز در wiki نیومده. ولی در اینجا میتونید پیشنویس‌ها رو ببینید.

  1. سیستم رو آپدیت کنید تا همه چیز بروزرسانی بشه.
  2. اگر فایل /etc/mkinicpio.conf رو دستکاری نکردید، بعد از آپدیت هم لازم نیست تغییرش بدید. با آپدیت، این فایل هم بروزرسانی میشه. اما اگر دستکاریش کردید، این فایل رو باز کنید و یک HOOK تحت نام microcode به قسمت مربوطه اضافه کنید. در هر صورت مطمئن بشید که این هوک وجود داشته باشه.
  3. سپس فایل preset مربوط به کرنلی که دارید (عموما /etc/mkinitcpio.d/linux.preset) رو باز کنید و خط مربوط به microcode رو حذف کنید یا کامنت کنید.
  4. سپس با دستورsudo mkinitcpio -P ایمیج کرنل رو بسازید.
  5. در نهایت باید خطوط مربوط به لود ایمیج microcode رو در بوت لودر خودتون (حالا هر چی که هست، grub یا systemd-boot یا rEFInd و...) حذف کنید.

مهاجرت به Arch

۸ سالی میشد که Manjaro داشتم. برای من بی دردسر بود. آپدیت ها بدون اشکال اعمال میشدند و هیچ وقت سیستم failed نشد. کاملا پایدار و قابل اعتماد. حداقل برای من.

تا اینکه یک مدتی بود که گیر داده بودم به پروسه boot تا اون رو سریعتر کنم و چیزهای اضافی رو حذف کنم. و بسیار هم موفق شدم در این زمینه. اما به دنبال کارهای عجیب و غریبی که میکردم، بعد از یک ریبوت دیگه سیستم بالا نیومد. هیچ راهی وجود نداشت جز اینکه با Live بیام بالا و ایمیج کرنل رو بازسازی کنم. چون بوت منیجر نداشتم و نمیشد پارامترهای کرنل رو تغییر بدم. و خب من تا اون لحظه هیچ ایمیج لایوی نداشتم. این شد که تصمیم گرفتم حالا که قراره یک ایمیج لایو دانلود کنم، Arch رو دانلود کنم و کلا سیستم رو به Arch تغییر بدم.

و حتی در مرحله ای تصمیم گرفتم کل پارتیشن های ویندوز (اورجینال لپتاپ) رو هم که عملا دیگه برام استفاده ای نداشت فرمت کنم و فقط یک Arch روی سیستم داشته باشم. و این کار رو کردم! 🤯 خداحافظ ماجاروی دوست داشتنی... 😕

خوشبختانه پروسه فرمت هارد و نصب آرچ بر طبق ویکی به خوبی پیش رفت. سیستم با موفقیت بوت شد و کم کم ابزارهای لازمم رو نصب کردم. از اینکه اون طوری که خودم خواستم تونستم سیستمم رو پیکربندی کنم واقعا لذت میبرم. هیچ چیز اضافه ای وجود نداره 🙂

در آینده در مورد این موارد خواهم نوشت:




حاصل سر و کله زدن های من با لینوکس