همون طور که میدونید در لینوکس برای دسترسی به درایوها باید اونها رو در یک فولدر mount کرد. ولی جالبه که بدونید میتونیم هر یک از محتویات یک درایو ماونت شده رو هم در جاهای دیگه ماونت کرد! به این کار میگن bind (بخوانید بایند) دو تا فولدر به هم.
یک چیزی شبیه به ایجاد کردن لینک که با دستور ln
انجام میدیم. منتها با یک سری تفاوت های کوچک...
ln
ما یک شورتکات از مقصد میسازیم. درواقع فولدر واقعی وجود نداره. اما در bind ما یک فولدر میسازیم و محتویات یک فولدر دیگه رو داخلش ماونت میکنیم.bindfs
هم bind کرد که نیاز به دسترسی root نداره، ولی خب برای نصب پکیج باید دسترسی root داشته باشید!من در هاردم، چند تا فولدر دارم به نام های Documents, Downloads, Pictures, Videos, Music. یعنی همون هایی که در فولدر home کاربری هم داریم. تا الان با ln یک شورتکات از هر کدوم این ها در فولدر home داشتم. ولی حالا فولدرهای روی هارد رو با فولدرهای متناظرشون در فولدر home کاربر bind کردم. ظاهر قضیه بهتر شده. یعنی دیگه خبری از فلش روی آیکن نیست و انگار واقعا همه چیز در home قرار داره.
توجه: بعد از نوشتن این مطلب متوجه شدم فعلا امکان Trash کردن فایلها در مسیرهای bind شده دستکم در دسکتاپها وجود نداره. ولی در cli با trash-cli میشه اینکار رو کرد. اما بعدا متوجه شدم که با bindfs میشه! پایین تر توضیح دادم.
برای اینکه بدونید چطوری، ادامه مطلب رو ببینید...
برای دسترسی به درایوها در لینوکس باید اونها رو اصطلاحا mount کنیم. یعنی یک فولدر بسازیم و به سیستم عامل بگیم که درایو مورد نظر ما رو داخلش نشون بده. برای اینکه این کار حین بوت انجام بشه، به طور سنتی از فایل /etc/fstab
استفاده میکردیم.
اما با ظهور systemd و رفتن توزیع ها به سمت اون، تغییرات جدیدی در نحوه مدیریت خیلی چیزها از جمله ماونت کردن درایو ها ایجاد شد. systemd فایل fstab رو موقع بوت بررسی میکنه و به ازای هر ردیفی که داخلش وجود داره یک یونیت mount درست میکنه و سپس درایو مورد نظر ماونت میشه.
چرا ما از اول خودمون این یونیت ها رو آماده نکنیم؟ که دیگه systemd مجبور نباشه در هر بوت اونها رو تولید کنه و بعد ماونت کنه؟ در این نوشته میخوام بگم من چطوری پارتیشن مورد نظرم رو با استفاده از systemd موقع بوت ماونت میکنم و دیگه توی fstab ردیفی برای اون قرار ندادم.
استفاده از systemd برای ماونت این فواید رو داره:
در مطلب قبلی گفتم که چطوری میتونیم بدون GRUB و با استفاده از systemd-boot لینوکسمون رو بوت کنیم. در این مطلب میخوام بگم چطوری و بدون هیچ بوت لودری، فقط با اضافه کردن یک آیتم به آیتم های EFI مادربرد، لینوکسمون رو بیاریم بالا!
در لپتاپ من، موقعی که سیستم روشن میشه، با زدن کلید esc یک منویی ظاهر میشه تا بوتلودر EFI مورد نظرم رو انتخاب کنم. میتونم انتخاب کنم بوت لودر ویندوز لود بشه یا بوتلودر لینوکس. که این بوت لودر لینوکس میتونه GRUB باشه یا systemd-boot که در مطلب قبلی گفتم یا هر دوتاش.
ولی حالا میخوایم فرض کنیم نه GRUB داشته باشیم و نه systemd-boot. صرفا یک آیتم که ایمیج های کرنل لینوکس رو میخونه و سیستم رو بوت میکنه. کافیه از efibootmgr استفاده کنیم. اگر نصب ندارید، نصبش کنید!
در یک مثال، من با efibootmgr یک آیتم اضافه میکنم:
sudo efibootmgr --create --disk /dev/sda --part 1 --label "Manjaro-Linux" --loader /vmlinuz-5.10-x86_64 --unicode 'root=UUID=81fb7cc5-77a1-4971-a686-a69757c47e11 rw splash initrd=\intel-ucode.img initrd=\initramfs-5.10-x86_64.img'
/dev/sda
هارد درایوی است که پارتیشن EFI من توش قرار داره و در مسیر /boot
ماونت شده. و با --part
که متغیر 1 رو بهش دادم، بهش میگم پارتیشن شماره 1. یعنی در نهایت میشه sda1
--label
که مشخصه. اسم آیتم رو به دلخواه خودمون تعیین میکنیم.
با متغیر --loader
تعیین میکنیم که اسم vmlinuz ما چی هست.
و در متغیر --unicode
هم مشخص میکنیم پارتیشن root ما کجاست و متغیرهای خط کرنل و محل ایمیج های کرنل کجا هستند.
مقدار UUID پارتیشن مورد نظر رو میتونید با دستور lsblk -f
پیدا کنید.
متغیرهای خط کرنل بستگی به نیاز خودتون میتونه متفاوت باشه. من اینجا فقط splash رو نوشتم که کوتاه تر بشه توی وبلاگ.
با تایپ دستور efibootmgr بدون هیچ متغیری، آیتم های بوت EFI مادربرد رو نشون میده. برای حذف هر کدوم از آیتم ها میتونید از مثال زیر استفاده کنید:
sudo efibootmgr --delete-bootnum --bootnum #
بجای # از شماره آیتمی استفاده کنید که میخواید حذفش کنید. مثلا اگر 0005 هست باید بنویسید 5 ولی مراقب باشید، چون راه بازگشتی وجود نداره. پس بدونید دارید چکار میکنید.
در مورد EFI هم میتونید این ویکی طولانی رو نگاه کنید.
GRUB (مخفف GNU GRand Unified Bootloader) یکی از بوت لودر هایی است که از زمان های بسیار دور در سیستم عاملهای لینوکس نصب میشد و به ما امکان این رو میداد که موقع روشن شدن سیستم بتونیم آیتم های مختلفی رو برای بوت شدن انتخاب کنیم. از جمله کرنل های مختلف، سیستم عامل های دیگه مثل ویندوز و ...
امروزه با پدیدار شدن systemd ما به خیلی از ابزارهای اضافی برای انجام دادن کارها نیازی نداریم. یکی از این موارد GRUB هست. در واقع systemd-boot میتونه کار یک بوت لودر رو در سیستم هایی که از EFI پشتیبانی میکنند به خوبی انجام بده، بدون نیاز به نصب گراب یا هر بوت لودر دیگه ای.
توی این مطلب میخوام در مورد اینکه بوت لودر رو چگونه از GRUB به systemd-boot تغییر دادم بنویسم. تا هم برای خودم آرشیو داشته باشم و هم اگر شما هم دوست داشتید انجام بدید.
توجه: من هیچ مسئولیتی در خراب شدن احتمالی بوت لودر شما ندارم. بنابراین منابع رو به دقت بخونید و سپس اقدام کنید. ضمنا وقتی کار رو شروع کردید نصفه و نیمه رها نکنید و سیستم رو restart نکنید تا زمانی که تمام مراحل رو تکمیل کرده باشید.
قبل از هر چیز، اینها منابعی هستند که من ازشون استفاده کردم: ویکی Arch، ویکی Gentoo، ویکی Manjaro، ویکی آرچ در مورد UEFI. من این کار رو در Manjaro انجام دادم و ممکنه در سایر توزیع ها متفاوت باشه.
بعد از آپدیت مانجارو به نسخه 20.2 و تغییرات اندکی که در دسکتاپ گنوم در نسخه ۳.۳۸ داشت متوجه شدم که موقع shutdown یا restart دو دقیقه طول میکشه.
در بررسی لاگ ها به جایی نرسیدم. درواقع انگار همه چیز مربوط میشد به tracker گنوم، ولی با دور زدن اون هم تغییری اتفاق نمی افتاد. تا اینکه با کلی سرچ و فروم خوندن متوجه شدم که به خاطر یک سری ناهماهنگی های تکنیکی (که فرصت نوشتن و سوادش رو هم البته ندارم) قضیه مربوط میشه به نحوه ارتباط گنوم با systemd
.
فعلا با اضافه کردن عبارت زیر:
[Service] Slice=-.slice
درست قبل از عبارت ### Lines below this comment will be discarded
در فایل زیر:
systemctl edit --user gnome-session-restart-dbus.service
این مشکل برطرف میشه.
البته این مشکل میتونه دلایل متنوعی داشته باشه و لزوما مربوط به این قضیه نباشه. ولی اگر شما هم بعد از آپدیت مانجارو به این مشکل برخوردید بد نیست این رو امتحان کنید.
ما معمولا در لینوکس سیستم رو suspend میکنیم. خب این کار هزینه داره و از باتری یا برق برای فعال بودن استفاده میکنه. میتونیم در آرچی ها با سرویسی که در ادامه ایجاد میکنیم به سیستم میگیم که اگر بعد از ۲ ساعت suspend کسی resume نکرد، سیستم رو hybernate کن. این طوری مصرف باتریمون بهینه تر میشه و منطقی تر هم هست. البته به شرطی که swap داشته باشید.
ابتدا باید سرویس مورد نظرمون رو در systemd بسازیم
حاصل سر و کله زدن های من با لینوکس